در شکل بالا نحوه چیدمان نت ها در یک سازدهنی گام C با کوک کانتری نشان داده شده است . در این سازدهنی با مکش در سوراخ شماره 5 نت #F تولید می شود و نوازنده می تواند با نیم پرده Bend کردن آن نت F را نیز بنوازد .
استفاده از سازدهنی دیاتونیک D بم کوک (30) (Low D Diatonic) نیز مفید است . با این که بلندی صدای آن به اندازه یک سازدهنی دیاتونیک معمولی نیست ، ولی اکتاو های میانی و بالایی آن با سازهای فلوت و فیدل هم اکتاو هستند و به خوبی در کنار هم می نشینند .
مدل های شبیه به مارین بند (Marine Band) که ومپر(Vamper) نیز نامیده می شوند ، برای همراهی با سایر سازها در پس زمینه آهنگ بسیار مناسب می باشند ، خصوصا هنگامی که از بخش بم تر ساز کمک گرفته شود. خود من از تکنیک ومپینگ (31) (Vamping) برای این کار استفاده می کنم . در این تکنیک که به روش تانگ بلاک (Tongue Block) اجرا می شود ، زبان که در زمان نواختن تک نت ها (Single Notes) سوراخ های بم تر سازدهنی را در سمت چپ دهان می پوشاند ، به تناوب از روی سازدهنی بلند می شود تا آکورد های لازم برای همراهی ریتمیک با نت ملودی را که زیرتر است و از سمت راست دهان نواخته می شود ، فراهم نماید . در لابلای این ومپینگ و آکورد نوازی ها به اجرای ملودی یا هارمونی در اکتاو پایین می پردازم و گاهی هم برای نواختن فواصل اکتاو به محدوده بالاتر سازدهنی می روم .
البته ومپینگ در طول تمام 16 میزان آهنگ چندان خوشایند نیست (32) . بهتر است بعد از این که ریتم اولیه برقرار شد ، سازدهنی برای چند میزان از آهنگ به همراهی ملودیک با ساز اصلی (Lead) بپردازد و در نهایت قبل از محو شدن قوت و شدت ریتم ، دوباره به اجرای آکورد با تکنیک Vamping روی بیاورد .
کوک کانتری (Country Tuning)
این کوک که کوک هفتم ماژور (Major 7th Tuning) نیز نامیده می شود ، برای نواختن ملودی هایی که آکوردهای زیر نمایان (Sub-dominant) قوی دارند (مانند آهنگ "The Lark In The Morning" ) در پوزیشن کراس مناسب می باشد . این کوک به ویژه برای همراهی آهنگ و ملودی های آهسته ، همچون بسیاری از آهنگ های ساخته شده توسط (33) O'Carolan بسیار مناسب می باشد. خود من علاوه بر نت مکش سوراخ شماره 5 ، نت 9Draw را نیز نیم پرده بالاتر کوک می کنم که امکان نواختن فاصله اکتاو (با نواختن همزمان دو سوراخ شماره 5 و 9 که هر دو نیم پرده بالاتر کوک شده اند) و همچنین آکوردهای مطبوع تری را برای این نوع آهنگ ها فراهم می کند .
کوک مینور طبیعی (Natural Minor)
آشنایی بیشتر با این مدل برای استفاده در آهنگ های با گام مینور بسیار مفید است به ویژه هنگامی که قرار باشد به نواختن آکورد نیز بپردازید (34) . از سازدهنی های مینور طبیعی در هر دو پوزیشن اول و دوم می توانید استفاده کنید . این نوع کوک برای آهنگ های برتونی Breton (مکانی در شمال غربی فرانسه) نیز عالی می باشد (35) .
زنبورک (Trump)
زنبورک یا Trump که با نام های Jaw Harp و Jew’s Harp نیز شناخته می شود ، ساز دوم ایده آلی برای نوازندگان سازدهنی است (36) . نواختن این ساز پس از اجرای چند آهنگ با سازدهنی موجب آرامش و تنوع خوبی در گوش شنونده خواهد شد و با توجه به کیفیت نسبتا یکنواخت (Drone) و ریتمیک بودن صدایش برای همنوازی با سایر سازها نیز فوق العاده است. این ساز در ایرلند بسیار متداول می باشد و اغلب گروه های موسیقی برای استفاده از آن دید مثبتی دارند . همچنین نواختن زنبورک به نوازنده سازدهنی کمک زیادی به ایجاد یک لحن خوب در سازدهنی می نماید ، چرا که نوازنده زنبورک برای نواختن یک آهنگ باید یاد بگیرد که چگونه مجاری صوتی خود را منطبق بر هارمونیک های زنبورک تنظیم نماید (37) .
سبک نوازندگی (Playing Style)
آهنگ های رقص ایرلندی عموما تزئینات (Ornamentation) بیشتری در مقایسه با آهنگ های (فولک) آمریکایی دارند. تریپلت ها (Triplets) و نت های زینت (Grace Notes) از رایج ترین اشکال تزئین در سازدهنی می باشند . نت های زینت نتهایی کوتاه و سریع می باشند که درست قبل از اجرای نت ملودی نواخته می شوند و در سازدهنی اغلب از سوراخ بالایی برای اجرای آن استفاده می شود. به عنوان مثال در سازدهنی دیاتونیک ده سوراخ از نت زینت سوراخ ششم دمشی (نت 6Blow ) برای نت ملودی سوراخ پنجم دمش (نت 5Blow ) استفاده می شود .
اجرای یک بند جزئی (Slight Bend) روی نت ملودی یا استفاده از نت های گلیساندو (Glissando) نیز امری مرسوم بوده و به آهنگ جلوه حسی بیشتری می بخشد .
رول (Roll) یعنی نواختن سریع پنج نت به صورت متوالی (نت ملودی، نت پایینی، نت ملودی، نت بالایی و دوباره نت ملودی) که اجرای آن بر روی سازدهنی به طرزی متقاعد کننده امری دشوار می باشد . خود من به ندرت از این نوع تزئین استفاده می کنم مگر گاهی در آهنگ های با تمپوی پایین و آهسته (38) .
نمونه های ضبط شده کمی از سازدهنی ایرلندی موجود است ، ولی با مطالعه سازهای دیگری چون فیدل ، فلوت ، تین ویسل ، نی انبان ایلین (39) (Uilleann Bagpipes) ، کنسرتینا (Concertina) ، آکاردئون و سازهای زخمه ای (Plucked Instruments) می توان چیزهای زیادی در مورد این سبک از موسیقی یاد گرفت . هر یک از این سازها سبک نوازندگی خاص خود و هر کدامشان نکته ای برای ارائه به نوازنده سازدهنی دارند .
ترجمه : صابر عبدلی – دلتا فریک
پی نوشت ها : دلتا فریک ، مهر 1389
منبع :
پی نوشت ها – خواندن این نکات به درک بهتر مقاله فوق کمک می کند:
1- سازهای رایج در موسیقی ایرلندی شامل ویولون یا فیدل (Fiddle) ، آکاردئون (Accordion) ، کنسرتینا (Concertina) ، انواع فلوت های چوبی (Wooden Flute) و تین ویسل (Tin Whistle) می باشند .
2 – واژه های Jig و Reel اشاره به دو نوع آهنگ رایج در موسیقی ایرلندی دارند . به طور کلی در این نوع موسیقی چهار نوع آهنگ وجود دارد :
Jig – آهنگ هایی است با ریتم 6/8 و با تمپوی معمولی که از نت های 1/8 (نت چنگ) ساخته شده اند و معمولا تاکید نوازنده بر روی نت های اول و چهارم هر میزان ادا می شود .
Reel – آهنگ هایی است با ریتم 4/4 که با سرعت بسیار بالا (تمپوی 200 و بیشتر) و معمولا با انواع فیدل (ویولون) و فلوت اجرا می شوند .
Hornpipe - آهنگ هایی است با ریتم 4/4 که مشابه Reel از نت های چنگ تشکیل شده است ولی در تمپوی پایین تری اجرا می شوند . گاهی هم با کسر میزان های پیچیده تری مانند 12/8 ، 9/4 یا 9/8 اجرا می شوند .
Waltz – آهنگ هایی است با ریتم 3/4 که متناسب با تمپوی آهنگ های والس نواخته می شوند .
در هر چهار نوع آهنگ فوق استفاده از نت های تریپلت نیز رایج است .
برای آشنایی بیشتر با چند نمونه از این آهنگ ها می توانید به وب سایت
Glenn Weiser
مراجعه نمایید .
3- موسیقی ایرلندی سنتی اساسا یک موسیقی دیاتونیک است به این مفهوم که در آن از گام های دیاتونیک و یا مدهایی که با استفاده از درجات همین گام دیاتونیک ساخته می شوند (مانند مد های Dorian ، Aeolian و Mixolydian) استفاده می شود و به همین خاطر ذائقه موسیقایی مخاطبان سنتی آن متناسب با همین ماهیت دیاتونیک تربیت شده است و به شنیدن فواصل نیم پرده ای کروماتیک عادت ندارد . با این حال نوازندگان موسیقی ایرلندی مدرن در سال های اخیر شروع به استفاده از فواصل کروماتیک نموده اند که ممکن است در سال های آینده طرفداران موسیقی سنتی هم به آن روی خوش نشان دهند .
4- آکاردئون ها را از نظر شکل ظاهری می توان به دو نوع تقسیم کرد :
- در یک نوع از آنها در سمت راست آکاردئون که مربوط به نواختن ملودی است کلید هایی شبیه به صفحه کلید پیانو وجود دارد . این نوع آکاردئون را آکاردئون کلیدی یا پیانویی (Key or Piano Accordion) می نامند .
- در نوع دوم به جای کلید از دکمه های کوچک گردی استفاده می شود و به همین خاطر آنها را آکاردئون دکمه ای (Button Accordion) می نامند .
هر دو نوع آکاردئون ممکن است به روش دیاتونیک یا کروماتیک کوک شده باشند . آکاردئون های کروماتیک که Bayan نیز نامیده می شوند بیشتر در موسیقی کشورهای روسیه و آرژانتین به کار برده می شوند .
در ضمن آکاردئون های دکمه ای ممکن است بسته به مدلشان یک یا دو یا سه ردیف دکمه داشته باشند که به ترتیب آنها را آکاردئون های دکمه ای تک ردیفه ، دو ردیفه و سه ردیفه می نامند .
- آکاردئون های تک ردیفه که آنها را Melodeon نیز می نامند تنها دارای ده عدد دکمه هستند ، بیشتر در سبک های Cajun و Creole به کار می روند و اکثرا در گام D دیاتونیک کوک می شوند (هر چند ممکن است چند نت کروماتیک هم به آنها اضافه شود) . با این نوع آکاردئون ها نوازنده می تواند آکوردهای I و V را بنوازد (مثل سازدهنی دیاتونیک!) .
- در آکاردئون های دو ردیفه ممکن است دکمه های ردیف دوم نیم پرده با ردیف اول اختلاف داشته باشند که در این صورت معمولا نیم پرده پایین تر (بم تر) از ردیف اول کوک می شوند (مثلا ردیف اول در گام C و ردیف دوم در گام B است) و با کمک این دو ردیف قابلیت اجرای گام کروماتیک وجود دارد و به همین خاطر در موسیقی ایرلندی که نواختن گام ها و مدهای مختلف در حین اجرای یک آهنگ و یا ترکیب کردن چند آهنگ مختلف با یکدیگر بسیار رایج است ، کاربرد زیادی دارد ( برای توضیح بیشتر در مورد نت های تزئین به پی نوشت شماره 7 مراجعه کنید) . و همچنین ممکن است اختلاف کوک دو ردیف بیشتر از نیم پرده باشد که در این صورت معمولا نت پایه یکی از ردیف ها فاصله پنجم نت پایه در ردیف دیگر است (مثلا F/C ، C/G ، G/D و D/A ) .
- در آکاردئون های سه ردیفه هم معمولا هر ردیف فاصله پنجم ردیف های دیگر است (مانند F/C/G ، D/G/A و D/A/E ) اما گاهی هم ردیف سوم تنها نیم پرده با ردیف دوم اختلاف دارد .
آکاردئون های دکمه ای پیچیده تری نیز وجود دارند که شرح آنها خارج از این مقال است (مانند مدل
Genius
شرکت هونر که پنج ردیف دکمه دارد) .
5- علت رایج بودن گام های G و D این است که اکثر آهنگ های سنتی موسیقی ایرلندی برای فیدل (ویولون) نوشته شده اند و اجرای این دو گام بر روی این ساز آسان تر و متداول تر است .
6- مترجم در این قسمت از نوشته به درستی متوجه منظور نویسنده نشد و مشخص نیست که اشاره وی به سیستم B/C در مورد آکاردئون بوده یا سازدهنی اما در کشور ایرلند بسیاری از نوازندگان قادر به نواختن هر دو ساز هستند . به عنوان مثال خود ریک اپینگ در برخی اجراهای زنده سازدهنی را بااستفاده از یک Holder (یا Neck Rack ) می نوازد و همزمان با آن ساز کنسرتینا (Concertina) یا آکاردئون را نیز به خوبی می نوازد . با توجه به این که همه این سازها از نوع سازهای زبانه آزاد (Free Reed Instrument) هستند ، شنیدن همزمان صدای آنها که توسط یک نفر نواخته می شوند ، تجربه جالب و منحصر به فردی است .
7- در اینجا اشاره به سه نکته کلیدی لازم به نظر می رسد :
الف - منظور از معکوس (Reverse) کردن اسلاید در سازدهنی کروماتیک این است که وقتی اسلاید را به سمت داخل فشار می دهیم تمام نت ها نیم پرده بم تر می شوند ، و این حالت بر خلاف سازدهنی کروماتیک معمولی است که فشار دادن اسلاید در آن تمام نت ها را نیم پرده زیر تر می کند .
ب – منظور از "سازدهنی کروماتیک با اسلاید معکوس در گام B " ، سازدهنی کروماتیکی است که وقتی اسلاید آن به سمت داخل فشار داده شود نت های گام B را تولید می کند و در واقع اگر از اسلاید آن استفاده نشود دقیقا همان نت های سازدهنی کروماتیک گام C را تولید می کند . اما اگر اسلاید آن را به سمت داخل فشار دهیم ، از آنجا که اسلاید در جهت معکوس عمل می کند ، تمام نت ها نیم پرده پایین می روند و گام سازدهنی از C به B تبدیل می شود . در واقع این سازدهنی یک سازدهنی کروماتیک گام B بوده است که اسلاید آن برعکس شده است .
ج – استفاده از این نوع سازدهنی چه لزومی دارد؟ در جواب باید گفت که در موسیقی ایرلندی استفاده از نت های تزئین اهمیت بسیار زیادی دارد و در واقع عنصر تزئین (Ornamentation) یکی از اجزای اصلی و عناصر تفکیک ناشدنی این سبک از موسیقی به شمار می رود . رایج ترین شکل تزئین در این سبک تریپلت هایی است که بین دو درجه مجاور گام یا مد اجرا می شود به این ترتیب که نوازنده پس از نواختن نت اصلی نتی را که تنها یک درجه با نت اصلی فاصله دارد ، به مدت کوتاهی اجرا می کند و بعد دوباره به نت اصلی بر می گردد (مثلا نت های G-F#-G در گام G ) . در ضمن نوازندگان فیدل و فلوت (سازهای اصلی موسیقی ایرلندی) در زمان نواختن نت تزئین معمولا به یک درجه "پایین تر" گام می روند ، نه بالاتر . به همین خاطر اگر نوازنده سازدهنی کروماتیک بخواهد صدای سازش شباهت و قرابت بیشتری با موسیقی اصیل ایرلندی داشته باشد ، بهتر است از همین شیوه پیروی کند (همان مثال G-F#-G در گام G ) .
اگر این گونه تریپلت ها را بخواهیم با سازدهنی کروماتیک معمولی اجرا کنیم در بسیاری از موارد مستلزم تغییر دادن جهت تنفس و حتی شماره سوراخ سازدهنی است که این مساله از روانی و سرعت لازم برای اجرای نت های تزئین می کاهد (به همان مثالی که در مورد نت G ذکر شد دقت کنید) و این مساله به ویژه در آهنگ هایی که با سرعت بالا اجرا می شوند اهمیت بیشتری می یابد .
اما استفاده از سازدهنی هایی با اسلاید معکوس این مشکل را تا اندازه ای از سر راه نوازنده برمی دارد چرا که نوازنده لزومی به تغییر دادن جهت تنفس خود ندارد و تنها با یک بار فشار دادن و بعد رها نمودن سریع اسلاید می تواند تریپلت های مورد نظرش را در گام ها و مدهای مختلف به راحتی به شیوه ای مشابه نوازندگان فیدل و فلوت اجرا نماید .
8- در واقع در زمان نگارش این مقاله استفاده از سازدهنی کروماتیک با اسلاید معکوس یا به آن صورت رایج نبوده و یا نویسنده از آن اطلاع نداشته است اما آنچه مسلم است در سال های اخیر بسیاری ار نوازندگان سازدهنی ایرلندی مانند Mick Kinsella ، Joel Bernstein و Mark Graham به استفاده از این نوع سازدهنی برای سهولت بیشتر در اجرای تزئینات خاص به کار رفته در موسیقی ایرلندی روی آورده اند .
9- همان طور که در پی نوشت شماره 7 توضیح داده شد ، منظور نویسنده سازدهنی کروماتیکی است در گام #F که اسلاید آن معکوس شده باشد و در نتیجه اگر سازدهنی بدون فشار دادن اسلاید نواخته شود نت های گام G را تولید می نماید و با فشار دادن اسلاید به داخل ، گام سازدهنی به Gb یا همان #F تبدیل می شود . در نتیجه نوازنده می تواند آهنگ های گام G را به راحتی با این نوع سازدهنی اجرا نماید و از اسلاید معکوس شده هم برای نواختن تریپلت های تزئینی بهره بگیرد . به همین ترتیب می توان برای اجرا کردن آهنگ های گام D (که دیگر گام رایج در آهنگ های سبک ایرلندی است) از یک سازدهنی کروماتیک گام #C با اسلاید معکوس شده استفاده کرد .
10- ادی کلارک (Eddie Clarke) از نوازندگان بزرگ و صاحب سبک و مورد احترام سازدهنی در سبک ایرلندی است که در دهه های 1960 تا 1980 به فعالیت حرفه ای مشغول بود . او برای غبله بر مشکل نواختن تریپلت های تزئینی ، به جای این که از سازدهنی های با اسلاید معکوس استفاده نماید راه حل دیگری برگزیده بود که در نوع خودش راه حلی خلاقانه و مبتکرانه بود . او در تمام مدت اسلاید سازدهنی را به سمت داخل نگه می داشت و تنها برای نواختن نت های تزئین آن را رها می کرد (با رها کردن اسلاید به مدتی کوتاه نت مورد نظر نیم پرده پایین تر می رفت و با فشار دادن مجدد ، دوباره به نت اولیه بر می گشت) . ایرادی که این روش ابتکاری داشت این بود که تمام نت ها نیم پرده بالاتر می رفتند و درواقع هر آهنگی نیم پرده بالاتر از گام اصلی اجرا می شد . طبعا با استفاده از سازدهنی کروماتیکی که نیم پرده پایین تر کوک شده باشد (مثلا سازدهنی کروماتیک گام B به جای گام C ) می توان این مشکل را برطرف کرد .
اما جالب اینجا است که ادی کلارک صرفا از سازدهنی کروماتیک گام C استفاده می کرد چرا که به قول خودش از صدای این سازدهنی بیشتر خوشش می آمد . این رویکرد نوازندگی باعث می شد اغلب آهنگ های مشهور ایرلندی که وی اجرا می کرد نیم پرده بالاتر از گام اصلی باشند و از آنجا که هماهنگ شدن سایر موسیقیدانان با وی برای اجرای مشترک این آهنگ ها امری دشوار بود ، اغلب اجراهای زنده و ضبط شده وی یا به صورت منفرد (Solo) بود و یا در همکاری با نوازندگانی که از رویارویی با این مساله ابایی نداشتند مانند Joe Ryan (نوازنده معروف فیدل) شکل می گرفت .
برای آشنایی بیشتر با سبک این دو نوازنده می توانید به آلبوم مشترکشان که در سال 1981 تحت عنوان
Crossroads
ضبط و منتشر شده است مراجعه نمایید .
همچنین آلبوم دیگری توسط ادی کلارک و گروه دیگری از موزیسین های ایرلندی در سال 1976 ضبط شده که با نام
Sailing Into Walpole’s Marsh
منتشر شده است . در این آلبوم Maeve Donnelly نوازنده فیدل است و Mairead Ni Domhnaill به همراه Sean Corcoran در نقش خواننده حضور دارند . به بخشی از آهنگ
The Morning Star
از همین آلبوم گوش دهید .
خوشبختانه به تازگی مجموعه ای از اجراهای منتشر نشده این نوازنده نیز در قالب 4 عدد سی دی صوتی با نام
Eddie Clarke Unheard
در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است .
11- مدل
Marine Band Full Concert
یک سازدهنی اکتاو 10 سوراخه است که مدت ها است توسط شرکت هونر عرضه می شود (از دهه 1920 و شاید قبل تر) . در این مدل هر سوراخ سازدهنی (همانند سازدهنی Marine Band دیاتونیک) هم با عمل دمش و هم با مکش به صدا در می آید و در هر جفت سوراخ بالایی و پایینی سازدهنی دو زبانه دمشی (Blow Reed) و دو زبانه مکشی (Draw Reed) وجود دارد که فرکانس هر زوج زبانه دمشی یا مکشی به اندازه یک اکتاو با یکدیگر اختلاف دارد .
12 – در مدل
Auto-Valve
تمام زبانه ها دارای Valve یا Windsaver هستند (مثل سازدهنی کروماتیک) و در نتیجه نشتی هوا (Air Leak) در آنها کمتر است . با توجه به این که در سازدهنی های اکتاو نوازنده هر بار باید دو زبانه را به صدا دربیاورد ، طبعا نواختن آنها نسبت به سازدهنی های تک زبانه ای به نفس بیشتری احتیاج دارد . در این شرایط افزودن Valve به زبانه ها می تواند نواختن آنها را آسان تر نماید و البته جنس صدای سازدهنی را نیز تا حدی عوض می کند .
13 - واژه ملودیون به دو مفهوم به کار می رود :
الف – آکاردئون دیاتونیک دکمه ای تک ردیفه
ب – نوعی ارگ که در قرن نوزدهم ساخته می شد و در کلیساها به کار می رفت
14- آکاردئون کیژن همان آکاردئون دیاتونیک دکمه ای تک ردیفه است که به خاطر کاربرد زیادش در موسیقی سبک Cajun به این نام معروف شده است .
15- طراحی و ساخت سازدهنی های اکتاو به دو روش انجام می شود :
الف – سیستم Wiener : در این سیستم که توسط نوازنده ای از شهر وین به نام Wilhelm Thie ابداع شده (وبه همین خاطر سیستم Viennese یا Thie نیز نامیده می شود) ، در هر سوراخ سازدهنی تنها یک عدد زبانه وجود دارد که یا از نوع دمشی است یا از نوع مکشی . این سیستم بیشتر در مورد سازدهنی های ترمولو به کار می رود (مثل مدل
Echo
از شرکت هونر یا مدل Musette از شرکت هوانگ) ولی برخی مدل های سازدهنی اکتاو نیز به این روش طراحی می شوند (مانند مدل
Comet
از هونر) .
ب – سیستم Knittlinger : در این سیستم که توسط شرکت Friedrich Hotz از شهر Knittlingen ابداع شده ، در هر سوراخ سازدهنی دو عدد زبانه وجود دارد که یکی از آنها دمشی و دیگری مکشی است . مدل های
Marine Band Full Concert
و
Auto-Valve
از شرکت هونر و همچنین مدل
Concerto
از شرکت سایدل (Seydel) در این سیستم طراحی می شوند .
16- Snaredrum نوعی ساز ضربی و بخشی از یک Drum Kit است که می توان آن را هم با Drumstick و هم با Brush به صدا درآورد .
17- نواختن فاصله اکتاو در سازدهنی تنها با روش تانگ بلاک (Tongue Block) امکان پذیر است و با روش های دیگر نواختن سازدهنی مانند Pucker و Lip Block قابل اجرا نیست . برای نواختن این فاصله ، نوازنده دهانش را به اندازه 4 یا 5 سوراخ (بسته به نت مورد نظر) باز می کند و زبانش را به گونه ای بر روی سازدهنی قرار می دهد که فقط نت های سمت راست و چپ دهان اجرا شوند و نت های بین این دو که با زبان پوشیده شده اند هیچ صدایی تولید نمی کنند . مثلا نواختن همزمان دو نت 1Blow و 4Blow در یک سازدهنی گام C ، نت C را به شکل فاصله اکتاو اجرا می کند یعنی نت C اکتاو پایین و اکتاو وسط همزمان با هم به صدا در می آیند و نت C باطنین بیشتری به گوش می رسد .
18- خانواده مورفی (Murphy Family) شامل Phil Murphy و دو پسرش John و Philip (ملقب به Pip ) هستند که در شهرستان Wexford زندگی می کردند و تریوی سازدهنی ایرلندی مشهور و پرآوازه ای را در دهه های 1970 و 1980 تشکیل داده بودند . ساز اصلی آنها سازدهنی های ترمولوی شرقی یا آسیایی بود و مهارت آنها در اجرای بی نقص تزئینات خاص موسیقی ایرلندی و همچنین استفاده مناسب و بجا از آکوردها در آثارشان همواره مورد تحسین سایر نوازندگان بوده است .
به قسمتی از آهنگ
The Wexford Hornpipe
با اجرای این گروه گوش دهید .
19- مدل
Weekender 98.115
یک سازدهنی ترمولوی 24 سوراخه با بدنه پلاستیکی و طرح شرقی (Oriental) است که توسط شرکت هونر تولید می شود . مدل 98.114 مدل کوچک تری است که تنها 16 سوراخ دارد . مدل Weekender در حال حاضر فقط در گام C ساخته می شود و تنها مدل ترمولوی شرقی است که توسط شرکت هونر تولید می شود .
20- با این که سازدهنی های ترمولو در اکثریت قریب به اتفاق موارد به روش دیاتونیک کوک می شوند ، ولی نحوه چیدمان نت ها در سمت چپ سازدهنی (قسمت مربوط به نت های بم یا همان اکتاو پایینی) ممکن است بسته به مدل آنها متفاوت باشد .
در مدل های موسوم به شرقی (Oriental) یا آسیایی (Asian) که به منظور سهولت در نواختن ملودی طراحی شده اند ، تمام نت های گام دیاتونیک در این قسمت از سازدهنی وجود دارد .
اما در مدل های آلمانی (German) برخی نت های مکشی (Draw Notes) از این قسمت سازدهنی حذف شده اند تا برای نواختن آکوردها مناسب تر باشند .
در این مدل ها معمولا درجات چهارم و ششم گام دیاتونیک از اکتاو پایین حذف می شوند (مثل سازدهنی دیاتونیک) تا آکوردهای پایه (I) و دومینانت (V) به ترتیب با عمل دمش و مکش در اکتاو پایین قابل اجرا باشند .
لازم به ذکر است که سازدهنی های ترمولو غیر از کوک رایج دیاتونیک در برخی کوک های خاص نیز عرضه می شوند مانند سازدهنی های ترمولوی مینور که توسط شرکت های Suzuki و Tombo ساخته می شوند و همچنین مدل
Highlander
از شرکت هونر که توسط
Donald Black
جهت نواختن موسیقی اسکاتلندی طراحی شده است .
21- واژه های Just و Equal برای توصیف نحوه کوک شدن نت های موسیقی در نسبت با یکدیگر در یک ساز واحد به کار می روند . در روش Equal Tuning فواصل تمام نت ها با دقت یکسان تنظیم می شود اما در روش Just Tuning فواصل کاملا دقیق نیست و برخی نت ها اندکی بالاتر یا پایین تر کوک می شوند . مزیت Just Tuning این است که آکوردهای مطبوع تر و خوش صداتری ایجاد می کند در حالی که Equal Tuning برای نواختن ملودی مناسب تر است .
22- مدل
Marine Band
که در سال 1896 عرضه شد ، محبوب ترین مدل سازدهنی دیاتونیک در بین نوازندگان بلوز و کانتری محسوب می شود و در بسیاری از آثار نوازندگان بزرگ سازدهنی به دفعات استفاده شده است . اغلب (و شاید تمام) آثار ضبط شده سبک شیکاگو بلوز در دهه های 1940 تا 1960 با این مدل سازدهنی نواخته شده است . به عنوان مثال به بخشی از آهنگ
If It Ain’t Right
با اجرای Little Walter گوش دهید .
23- نت های آبی (Blue Notes) که وجه مشخصه سبک بلوز (Blues) هستند عبارتند از: فواصل سوم ، پنجم و هفتم کاسته یا
Flat 3rd, Flat 5th, Flat 7th
مثلا همان طور که در شکل روبرو مشاهده می کنید ، در یک سازدهنی دیاتونیک گام C نت های آبی در پوزیشن اول (وقتی که نت پایه نت C باشد) عبارتند از : Eb-Gb-Bb و در پوزیشن دوم (وقتی که نت پایه نت G باشد) عبارتند از : Bb-Db-F . این نت ها بسته به این که در کدام اکتاو سازدهنی و د رکدام پوزیشن مورد نیاز باشند با تکنیک های Bending و Overbending قابل اجرا هستند .
24- شهرستان کلر (County Clare) در استان Munster در سواحل غربی ایرلند واقع شده است و از سنت موسیقایی اصیل و ریشه داری برخوردار است . در زمینه نوازندگی فیدل (ویولون) نوازندگان بزرگی در این منطقه ظهور کرده اند که Paddy Canney و Bobby Casey از نمونه های شاخص آنها هستند . آهنگ های این سبک اغلب در فضایی آرام و غمگین نواخته می شوند . برای نمونه به آهنگی از آثار
Bobby Casey
گوش دهید .
25- در پوزیشن دوم (Second Position) یا پوزیشن کراس (Crossed Position) نوازنده از نت 2Draw (یا نت 3Blow ) به عنوان نت پایه استفاده می کند که در حقیقت فاصله پنجم نت پایه در پوزیشن اول می باشد . مثلا اگر نوازنده ای سازدهنی دیاتونیک گام C را در گام G بنوازد (نت G فاصله پنجم نت C است) ، در این حالت سازدهنی در پوزیشن دوم نواخته شده است . در این پوزیشن معمولا از نت های متعلق به گام بلوز و یا Myxolidian Mode استفاده می شود چرا که در این دو حالت درجه هفتم کاسته (Flat 7th) به عنوان یکی از درجات گام بلوز یا مد میکسولیدین به کار می رود . این نت در اکتاو میانی و بالایی سازدهنی دیاتونیک معمولی (با کوک ریشتر) موجود است (به ترتیب نت های 5Draw و 9Draw ) و در اکتاو پایین هم با تکنیک Bending قابل اجرا است (با یک پرده Bend کردن نت 2Draw ) .
اما به همین دلیل ، پوزیشن دوم برای اجرای آهنگ های گام ماژور مناسب نیست چرا که درجه هفتم گام ماژور (مثلا نت #F در گام G بر روی سازدهنی گام C ) در اکتاو میانی سازدهنی دیاتونیک وجود ندارد و نواختن این نت تنها با تکنیک Overblow بر روی نت 5Blow میسر می باشد که حداقل به شکل سنتی در میان نوازندگان قدیمی و پیشرو سازدهنی متداول نبوده است . به همین خاطر برای اجرای این گونه آهنگ ها در پوزیشن دوم اغلب از سازدهنی های دیاتونیکی با کوک کانتری استفاده می شود که در پی نوشت های بعدی به آن اشاره خواهد شد .
26- دو گام A min و G maj تنها در یک نت با هم فرق دارند : F و #F که اگر لازم باشد می توان با تکنیک بندینگ (Bending) در سوراخ شماره 3 سازدهنی دیاتونیک گام G نت #F را نیم پرده پایین تر آورد تا به نت F تبدیل شود . همچنین نت های تشکیل دهنده آکورد های I (اکورد ساخته شده بر روی نت پایه) هر دو گام در سازدهنی دیاتونیک گام G موجودند و همگی بخشی از درجات تشکیل دهنده هر دو گام مزبور می باشند : آکورد G maj از نت های D و B و G ساخته می شود که با دمیدن همزمان در سوراخ های شماره 3-1 یا 6-4 سازدهنی دیاتونیک گام G به دست می آید و آکورد A min از نت های E و C و A تشکیل شده که با عمل مکش همزمان در سوراخ های شماره 6-4 این سازدهنی اجرا می شود .
توضیحات مشابهی را می توان در مورد آکورد های E min و D maj ارائه داد که توجیه کننده نحوه استفاده از سازدهنی دیاتونیک گام D برای نواختن این گونه آهنگ ها در پوزیشن دوم می باشد .
27- استفاده از Windsaver یا Valve در سازدهنی های دیاتونیک پس از انتشار آلبوم تحسین برانگیز و جریان سازی با نام
New Irish Harmonica
در سال 1993 در بین نوازندگان سازدهنی مرسوم شد . در این آلبوم
Brendan Power
سازدهنی های دیاتونیکی را که به ساختمان آنها Valve اضافه شده بود به کار گرفت تا به امکانات اجرایی جدیدی در این نوع سازدهنی دست یابد که مهمترین آنها افزوده شدن قابلیت Bending به تمام نت ها می باشد .
همان طور که می دانید ، در هر سوراخ سازدهنی دیاتونیک فقط نت بالایی (زیرتر) را می توان Bend کرد یعنی سوراخ های شماره 6-1 در حین مکش و سوراخ های شماره 10-7 با عمل دمش Bend می شوند . اگر به زبانه های مربوط به نت های بالاتر (زیرتر) هر سوراخ سازدهنی که در حالت عادی Bend می شوند (یعنی زبانه های مکشی در سوراخ های شماره 6-1 و زبانه های دمشی در سوراخ های شماره 10-7 ) یک Windsaver یا Valve اضافه نمایید ، می توانید نت های پایین تر (بم تر) هر سوراخ سازدهنی را نیز Bend نمایید . این نوع سازدهنی ها را سازدهنی های دیاتونیک Half-Valved می نامند چون در آنها فقط نیمی از زبانه های سازدهنی دارای Valve هستند (بر خلاف سازدهنی های کروماتیک که هر دو زبانه موجود در هر سوراخ سازدهنی دارای Windsaver هستند) . در حال حاضر این نوع سازدهنی ها به صورت تجاری توسط شرکت سوزوکی و در قالب مدل
MR-350V
عرضه می شوند .
ابتکار دیگری که Brendan Power در مورد سازدهنی های دیاتونیک در این آلبوم به خرج داد این بود که به جای
کوک ریشتر
از کوک موسوم به پدی ریشتر (Paddy Richter) یا پدی ریکتر استفاده کرد . در این کوک تنها یک نت سازدهنی عوض می شود : نت 3Blow که یک پرده بالاتر کوک می شود و مثلا در سازدهنی گام C از نت G به نت A تبدیل می شود . این نت در مدهای مورد استفاده در موسیقی ایرلندی نقش مهمی دارد و نوازنده می تواند بدون نیاز به تکنیک Bending از این نت به راحتی استفاده نماید (به ویژه در تمپوهای بالا) .
28- کوک کانتری (Country Tuning) یا کوک هفتم ماژور (Major 7th Tuning) نوعی کوک سازدهنی است که برای نواختن آهنگ های ماژور (مانند سبک Country ) در پوزیشن دوم طراحی شده است . تنها تفاوت این سیستم با سازدهنی دیاتونیک استاندارد در نت 5Draw است که نیم پرده بالاتر کوک شده است. مثلا دریک سازدهنی Country در گام C ، نت 5Draw به شکل #F کوک می شود که وجود این نت برای نواختن آهنگ های Country (و همچنین Irish ) ضروری است. این نت درواقع درجه هفتم گام ماژور در پوزیشن دوم است . در این حالت نت F هم با Bend کردن سوراخ شماره 5 قابل اجرا می باشد .
از این سیستم در سازدهنی های Lee Oskar مدل
Melody Maker
نیز استفاده شده با این تفاوت که در این مدل نت #F در سوراخ شماره 9 هم جایگزین نت F شده و نت 3Blow هم یک پرده بالاترمی باشد.(یعنی نت G به A تبدیل شده است) و در ضمن گام سازدهنی بر اساس پوزیشن دوم نامگذاری می شود. یعنی در این حالت اگر نت 1Blow برابر C و نت 2Draw (نت پایه در پوزیشن دوم) برابر G باشد گام سازدهنی را با G نشان می دهند .
برخی نوازندگان سازدهنی ایرلندی مانند
Paul Moran
به خوبی از مدل
Melody Maker
در آثارشان استفاده کرده اند . همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید ، مدل های Melod Maker با یک برچسب آبی رنگ مشخص می شوند .
29- نت های آکورد D7th عبارتند از : D-F#-A-C که با مکش همزمان 4 سوراخ شماره 5-2 (در سازدهنی دیاتونیک گام G ) به دست می آید (و می توان نت 1Draw را نیز به آنها اضافه کرد) .
شاید به همین خاطر است در سال های اخیر برخی نوازندگان (مانند Mick Kinsella ) برای به دست آوردن این نت به استفاده از تکنیک Overblow در سوراخ شماره 5 سازدهنی دیاتونیک روی آورده اند .
30- در سازدهنی Low D تمام نت ها یک اکتاو پایین تر (بم تر) از سازدهنی دیاتونیک معمولی کوک می شوند .
31- معنای تحت اللفظی این کلمه بداهه نوازی است اما در مورد سازدهنی به معانی دیگری نیز به کار می رود :
الف - نام دیگری است برای Chugging (استفاده ریتمیک از آکوردها).
ب - برای اشاره به نواختن همزمان ملودی و آکورد نیز به کار می رود .
ج - گاهی نیز صرفا به معنی تکنیک Tongue Slap به کار رفته است (نواختن آکورد به مدتی کوتاه قبل از اجرای نت اصلی) .
32- یکی از فرم های رایج در موسیقی ایرلندی قالب 16 میزانه است .
33-
(1670-1738) Turlough O’Carolan
نوازنده نابینای چنگ (Celtic Harp) ، خواننده و آهنگساز بزرگ ایرلندی بود که آثارش از بهترین ساخته های موسیقی سنتی ایرلندی محسوب می شوند و ملودی های بسیار زیبایی از خود به یادگار گذاشته است .
34- این کوک را
Lee Oskar
برای نواختن آسان تر آهنگ های مینور در پوزیشن دوم طراحی کرده است و با کوک ریشتر در 5 نت تفاوت دارد : نت های 2Blow ، 5Blow و 8Blow نیم پرده پایین تر کوک می شوند و نت های 3Draw و 7Draw هم نیم پرده پایین تر کوک می شوند . با این مدل سازدهنی (مانند مدل
Natural Minor
از سازدهنی های Lee Oskar که با برچسب سبز رنگ مشخص می شوند) علاوه بر اجرای گام مینور ، امکان نواختن 3 آکورد مینور در پوزیشن دوم نیز فراهم می شود که عبارتند از:
Chord I : 2-4Draw
Chord IV : 4-6Draw , 8-10Draw
Chord V : 1-3Blow, 4-6Blow, 7-9Blow
35- قوم Breton که یکی از اقوام شش گانه Celt هستند در ناحیه Brittany در شمال غربی فرانسه زندگی می کنند و از زبان ، فرهنگ و موسیقی خاصی برخوردارند . موسیقی فولک این ناحیه از دهه 1970 به این طرف مجددا مورد توجه زیادی قرار گرفته است . برخی از نوازندگان مطرح سازدهنی در سبک Breton عبارتند از :
Tommy Basker ، Jean Sabot و James Turgood
برای آشنایی بیشتر با موسیقی Breton می توانید به آلبوم مطرحی با نام
The Tin Sandwich
از آثار Tommy Basker مراجعه نمایید . جالب است بدانید که Tommy Basker این آلبوم را در سن 71 سالگی ضبط کرده است !
36- خود ریک اپینگ نیز در اجراهای زنده اش و همچنین در آلبوم های ضبط شده اش از این ساز در کنار هارمونیکا و کنسرتینا استفاده می کند .
37- در نواختن زنبورک از حفره دهان به عنوان نوعی رزوناتور جهت تقویت صدای ساز استفاده می شود و نوازنده می تواند با اعمال کردن تغییراتی در حفره دهان و حلق صداهای متفاوتی از این ساز درآورد و ملودی های مختلفی را با آن اجرا نماید . در آهنگ
O'Farrell's Welcome To Limeri
که توسط ریک اپینگ و با سازدهنی مدل XB-40 اجرا شده است می توانید همزمان صدای زنبورک را نیز بشنوید .
38- اجرای تکنیک Roll به شکل دیگری هم امکان پذیر است :
نت ملودی، نت بالایی، نت ملودی، نت پایینی و دوباره نت ملودی .
و همچنین می توان آن را با ترکیبی از 4 نت اجرا نمود . درواقع نحوه اجرای آن بستگی به انتخاب خود نوازنده دارد.
39- نوعی Bagpipe که بیشتر در ایرلند نواخته می شود .
دیسکوگرافی ریک اپینگ
در پایان به برخی آلبوم هایی که ریک اپینگ در آنها به عنوان تنظیم کننده یا نوازنده سازدهنی و کنسرتینا همکاری داشته است اشاره می کنیم :
The Floating House Band - The Floating House Band , 1972
[Harmonica]
Spud - Happy Handful , 1975
[Conductor]
Priscilla Herdman - Seasons of Change , 1983
[Accordion]
Various Artists - Quiet Revolution: 30 Years of Windham Hill , 2005
[Arranger]
George Winston - Complete Solo Piano Recordings 1972-2004 [Box Set] , 2006
[Arranger]
Frank Galvin, Rick Epping & Tim Edey – Jiggin’ The Blues , 2008
[Harmonica, Arranger, Concertina, Producer, Graphic Design, Jaw Harp]
Sean Keane - Irish Scattering , 2008
[Concertina, Jew's-Harp, Mouth Organ]
The Unwanted - Music from the Atlantic Fringe , 2009
[Harmonica, Mandolin, Concertina, Vocals, Producer, Liner Notes, Graphic Design, Mixing, Cover Design, Jaw Harp, 5-string Banjo]
آلبوم های شنیدنی سازدهنی ایرلندی
علاقه مندان به سازدهنی ایرلندی می توانند برای آشنایی بیشتر با این سبک و سایر نوازندگان مطرح آن به آلبوم هایی که در دو لینک زیر معرفی شده مراجعه نمایند :
ترجمه : صابر عبدلی – دلتا فریک
پی نوشت ها : دلتا فریک ، مهر 1389
منبع :